English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6831 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
depositions U فرآیند پوشاندن
decays U فرآیند سیگنال
regulating U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
regulate U کنترل فرآیند
decaying U فرآیند سیگنال
deposition U فرآیند پوشاندن
decayed U فرآیند سیگنال
flow diagram U شرح فرآیند
decay U فرآیند سیگنال
flowchart U شرح فرآیند
regulates U کنترل فرآیند
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
halts U فرآیند را متوقف میکند.
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
document U نوشتن شرح یک فرآیند
halt U فرآیند را متوقف میکند.
halted U فرآیند را متوقف میکند.
normalization U فرآیند یا داده نرمال
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
finish U انتهای فرآیند یا تابع
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
deterministic U نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
mastering U فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
congestion U وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levels U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levelled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
leveled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
sessions U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
operators U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
operator U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
enable U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
fixes U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
enabled U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
deallocate U آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
enabling U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
advisory lock U قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sensor U وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
cycled U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
election U انتخاب
suffrage U حق انتخاب
selections U انتخاب
selection U انتخاب
choicer U انتخاب
franc U حق انتخاب
francs U حق انتخاب
choices U انتخاب
delegacy U انتخاب
selecting U انتخاب
excerption U انتخاب
choicest U انتخاب
franchise U حق انتخاب
franchises U حق انتخاب
option U حق انتخاب
options U انتخاب
drafts U انتخاب
drafted U انتخاب
draft U انتخاب
options U حق انتخاب
option U انتخاب
choice U انتخاب
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
eligible U شایسته انتخاب
opting U انتخاب کردن
direct selection U انتخاب مستقیم
choose U انتخاب کردن
opted U انتخاب کردن
opts U انتخاب کردن
to make a choice of U انتخاب کردن
sift U انتخاب کردن
sifted U انتخاب کردن
cs U انتخاب تراشه
eligible U قابل انتخاب
sifts U انتخاب کردن
opt U انتخاب کردن
choosey U انتخاب کننده
cooptation U انتخاب درونی
single U انتخاب کردن
choiceless U محروم از حق انتخاب
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
chip select U انتخاب تراشه
icon U راهنمای انتخاب
icons U راهنمای انتخاب
ikons U راهنمای انتخاب
circuit switching U انتخاب مدار
natural selection U انتخاب طبیعی
chose U انتخاب کرده
Recent search history Forum search
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1محمد حسین صحرائی
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com